عقیده اهل سنت درباره « دجال»(۲-۱)
امام نووی در شرح مسلم میفرماید: قاضی عیاض میگوید: همه احادیثی که امام مسلم و غیره درباره داستان دجال بیان کردهاند برای اهل سنت پیروان واقعی پیامبر صلی الله علیه وسلم دلیل و سند هستند.
دجال کسی است که خداوند بوسیله او بندگانش را میآزماید و او را بر بسیاری چیزها مسلط کرده است مانند: زنده کردن میتی که او را میکشد، ظاهر کردن زیبایی سرسبزی و شادابی دنیا و قحطی آن، بهشت و دوزخ و نهرهای مربوط به آنها، دنبال رفتن خزانههای زمین پشت سر وی، امر کردن به آسمانها و باریدن آن، رویانیدن علف و اشجار به دستور وی.
همه این کارها به قدرت و مشیت خداوند بر دست دجال صورت میگیرند بعد خداوند این قدرت را از او میگیرد و دیگر او نمیتواند آن میتی را که زنده کرده بود، بار دیگر بکشد و نمیتواند بقیه کارها را انجام دهد ؛ طلسم او شکسته میشود و عیسی علیه السلام او را میکشد و خداوند مؤمنان را در برابر دجال و فتنه او استوار و پا برجا نگاه میدارند ؛ این است مذهب علمای اهل سنت و جمیع محدثین و فقها.
برخی بر این باورند که قضیه دجال با چیزهایی تأیید میشود که در دائره معجزه قرار میگیرد و معجزه هم مخصوص پیامبران است.
اما این دیدگاه صحیح نیست چون دجال با عرض کارهای خارق العاده مدعی نبوت نیست تا آن کارها معجزه باشند و در حکم تأیید نبوتش ادعا شوند، بلکه او مدعی الوهیت است و در عین ادعا هم دروغ میگوید، چون دلایل نقصی مانند کور بودن و نیاز به آب و غذا و قضای حاجت و حکاکی کلمه «کفر» بر پیشانیش، در وجود شوم او یافت میشود که ناقص الوهیت هستند، اگر اله باشد باید بتواند اینگونه نقصها را از خود بر طرف سازد.
بنا به این دلایل و ادله دیگر تنها افرادی در دام فریب او گرفتار میشوند که از عقل و منطق بهره کافی نبرده باشند و جریان جهان را با این ابزار شناخت بررسی ننمایند و اتباع آنها بر اساس سیر کردن شکم و نجات از مرگ و به امنیت رسیدن است نه بر اساس عقل و منطق.
از طرف دیگر چون کارهای او مانند سریع رفتن و غیره عقل آدمیرا متحیر میسازد و ضعیفان هم زحمت تفکر و تعمق در کارها را به خود نمیدهند، خیلی زود فریب میخورند و تسلیم واقع ناهنجار میشوند، اما عاقلان و انسانها آگاه با متوجه شدن به نقص و حدوثی که باالوهیت تناقض دارد نقشه شوم او را کشف میکنند و در دام فریب خرق عادتش گرفتار نمیشوند.
علت نام نهادن دجال به مسیح دجال چیست؟
ابن الاثیر میگوید: دجال را از آن جهت مسیح میگویند که یک چشم آن مسیح (هم سطح و ممسوح) است و مسیح به کسی میگویند که یک طرف صورتش نه چشمیداشته باشد، نه ابرو، مسیح بر وزن فعیل به معنی مفعول است.
بر خلاف عیسی بن مریم علیه السلام که او را به آن جهت مسیح مینامند که با مسح کردن و دست کشیدن بر بیماران، بیماری را شفا میداد ؛ لذا مسیح در حق عیسی بن مریم علیه السلام فعیل به معنی فاعل است و در حق دجال به معنی کذاب و دروغگو است.
ابن حجر میفرماید: چون دجال حق را با باطل میپوشاند و حقیقت را کتمان میکند، دجال نامیده میشود.
عربها میگویند: «دجل البعیر بالقطران اذا غطاه» (ظرف را با آب طلا پوشاند)
ابن درید میگوید: دجال را از آن جهت دجال میگویند که حق را بوسیله دروغش میپوشاند و بعضیها میگویند: وجه تسمیه دجال این است که به اقصی نقاط زمین سفر میکند. یا بدان جهت که او با سفرهای خود تمام زمین را میپوشاند. فتح الباری: (۱۱/۱۹).
ویژگی ها و علایم دجال چگونه است؟
دجال ادعای ربوبیت میکند و جهت ترویج باطلهای خود اعمال خارق العاده را انجام میدهد، حتی شخصی که نزد او میآید گمان میکند جریان دجال بر وی پنهان نمیشود و باطل او تأثیری ندارد ،اما وقتی اعمال خارق العاده او را میبیند، تسلیم میشود و از او پیروی میکند.
در سنن ابی داود با سند صحیح از عمران بن حصین روایت شده که رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمود: (مَنْ سَمِعَ بالدَّجَّال، فَلْیَنْأَ منه، فوالله إِن الرجل لیأتیه وهو یَحْسِبُ أَنه مؤمن، فیتبعُه، مما یَبْعَثُ به من الشبهات، أَو لَمَا یَبعث به من الشبهات) جامع الاصول (۱۰/۳۵۶) شماره (۷۸۴۶).
هرکس درباره دجال میشنود باید از وی دوری کند. به خدا سوگند، انسان مسلمان پیش او میآید و میپندارد که مسلمان است ولی وقتی نزد او میآید از شبهات القا شده او پیروی میکند).
هرکس با دقت دجال را مورد مطالعه قرار دهد، قطعاً میداند که دجال بر باطل است و صفات ربوبیت در آن تحقق نیافتهاست ؛ هرچند توسط او کارهای خلاف عادت صورت میگیرد، چون دجال بشر و ناتوان است او میخورد، مینوشد، میخوابد و نیاز به قضای حاجت دارد ؛ هرکس چنین حالتی داشته باشد، چگونه میتواند اله، معبود و رب کائنات باشد ؛ حال آنکه او نیازمند به کائنات است؟!
با این وجود رسولالله صلی الله علیه وسلم بسیاری از علایم و ویژگیهای آن را برای ما بیان فرموده است تا مسلمانی که دجال در زمان آنها ظهور میکند، او را شناخته و در دام فریب او گرفتار نشود.
برجسته ترین ویژگیهای دجال :
رسولالله صلی الله علیه وسلم به گونهای دجال را معرفی کرده است که حال و کیفیت و صفات و قیافهی او روشن شده است.
در صحیح بخاری از عبدالله بن عمر رضی الله عنه روایت شده که رسولالله صلی الله علیه وسلم دجال را در خواب دید و او را چنین توصیف فرمود: مردی تنومند و سرخ رنگ است، موهای سرش پیچیده و از یک چشم نابینا است ، چشم کور او بطرف بیرون برجسته و مانند دانه انگوری است که روی آب میباشد و از لحاظ سیما و صورت و قیافه تشابه زیادی به ابن قطن خزاعی دارد. صحیح البخاری، کتاب الفتن. فتح الباری: (۱۳/۹۰).
از عباده بن صامت روایت شده که رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمود: (إنی حدثتکم عن الدجال حتى خشیت أن لا تعقلوا، أن مسیح الدجال رجل قصیر أفحج جعد أعور مطموس العینوإنه أعور العین، لیست بناتئه ولا حجراء، واعلموا أن الله عز وجل لیس بأعور، وأنکم لن تروا ربکم حتى تموتوا)
(من درباره دجال برای شما صحبت کردم تا اینکه احتمال دادم متوجه نشدهاید. اینک به شما میگویم که مسیح دجال مرد کوتاه قدی است. موهای پیچیده دارد یک چشم است و چشم او بی نور است. بی ابرو است، برجسته نیست. اگر دچار مشکل شدید، بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و تنها در قیامت قادر به دیدن او خواهید بود). صحیح الجامع الصغیر: (۲/۳۱۸) شماره: (۲۴۵۵).
رسولالله صلی الله علیه وسلم بر توصیف دو چشم دجال خیلی تاکید فرموده است، چون هر چند بتواند از سایر صفات و ویژگیهایش خود را رها سازد، هرگز نمیتواند چشمهایش را پنهان کند ، چشمها در معرض دید عموم قرار میگیرند ؛ هرکس آنها را میبیند و ویژگیهای چشم آشکار و پنهان شدنی نیستند.
احادیث گذشته اشاراتی پیرامون معیوب بودن چشمهای دجال داشتند ؛ در برخی روایات آمده است که چشم اعور (کور) دجال چشم راست است و در بعضی روایات چشم اعور چشم چپ معرفی شده است. اعور بودن چشم راست بیشتر معروف است، چون احادیثش متفق علیه هستند.
رسولالله صلی الله علیه وسلم چشم اعور دجال را به چشم خاموش و بیخاصیت تشبیه کرده است. در حدیثی آمده که چشم راست او برجسته و قابل پنهان کردن نمیباشد مانند نخاعهای که روی دیوار صاف و گچکاری شده بیفتد.
در صحیح مسلم از عبدالله بن عمر رضی الله عنه درباره دجال آمده است: (أَعْوَرِ الْعَیْنِ الْیُمْنَى کَأَنَّهَا عِنَبَهٌ طَافِیَهٌ) بخاری کتاب « الفتن» باب «دجال» فتح الباری (۱۳/۹۰). مسلم کتاب « الفتن» باب« ذکر دجال» (۴/۲۲۴۷).(چشم راستش کور و مانند دانه انگوری است که روی آب شنا میکند)
در حدیث ابی سعید: (و عینه الیمنی عوراء جاحظه لا تحفی کانها نخاعه فی حائط مجصص، عینه الیسری کانها کوکب دری)
امام نووی روایات متعارض را اینگونه توجیه نموده است: تمام روایاتی که حاکی از اعور بودن دو چشم دجال هستند، به درجه صحت رسیدهاند.«عوراء» به معنی معیوب بودن چشم است، بنا بر این توصیف کردن چشم دجال به عور یعنی هر دو چشمش مشکل دارند. در بعضی روایات دیگر آمده است که چشم راست او کور است و در برخی روایات دیگر آمده است که چشم چپ او کور است. در بعضی روایات آمده است: «احداهما طافئه» با همزه به معنی فاقد دید یعنی چشم او دید ندارد و درباره چشم دیگر او آمده است: «الاخری طافیه» بدون همزه به معنی ظاهر و برجسته ؛ پس دو چشم دجال بر اساس اظهارات امام نووی یک فاقد نور و دید و دیگری هرچند کور نیست اما دارای اختلال و عیب است.
در روایت مسلم آمده است: چشمیکه فاقد نور و دید است، همان چشم ممسوح است روی آن را جلدی کلفت پوشانده و توان دیدن را از آن گرفته است.
رسولالله صلی الله علیه وسلم چشم بینایش را اینگونه توصیف میفرماید: چشم او سبز و مانند شیشه به نظر میرسد. سلسله احادیث الصحیحه (۱۸۶۳).
میان دو چشم او نوشته شده است «کافر» :
علایم دیگری نیز وجود دارد که خداوند دجال را در پرتو آن معرفی نموده است البته این علامت را تنها مؤمنان میدانند یعنی آنهایی که فاقد بصیرت هستند، این علایم را نمیشناسند منظور از این علامت جملهای است که متن آن «ک، ف، ر» میباشد یا «کافر».
در صحیح بخاری از حضرت انس رضی الله عنه از رسولالله صلی الله علیه وسلم نقل شده است: (مَا بُعِثَ نَبِیٌّ إِلَّا أَنْذَرَ أُمَّتَهُ الْأَعْوَرَ الْکَذَّابَ أَلَا إِنَّهُ أَعْوَرُ وَإِنَّ رَبَّکُمْ لَیْسَ بِأَعْوَرَ وَإِنَّ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مَکْتُوبٌ کَافِرٌ) بخاری کتاب «الفتن» باب «ذکر الدجال».(هیچ پیامبری مبعوث نشده است مگر اینکه امتش را از اعور کذاب بر حذر داشته است آگاه باشید که دجال اعور است و پروردگار شما اعور نیست و میان دو چشم او کلمه کافر نوشته شده است).
مشابه این حدیث، حدیثی است که امام بخاری آنرا نقل کرده است بر اساس اظهارات امام نووی محققین بر این عقیدهاند که این نوشته کاملا معلوم و مشخص است، از جمله علایمیمیباشد که معرف کفر قطعی، کذب و باطل بودن او است و خداوند آن را برای هر مؤمن چه با سواد یا بیسواد ظاهر میکند و از کسانی که قصد شقاوت و واقع شدن در فتنه او را داشته باشد، پنهان میدارد.
قاضی عیاض اختلاف بزرگان را در این مورد نقل میکند و میگوید: گروهی گمان میکنند که نوشته ظاهری و حقیقی است و برخی هم بر این گمان هستند که مجاز است و برای تأکید دیدگاه خود به این حدیث استدلال میکنند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: همه مؤمنان آنرا میخوانند با سواد باشند یا بیسواد، ولی این دیدگاه ضعیف است. شرح نووی بر مسلم (۱۸/۶۰).
رسولالله صلی الله علیه وسلم فرموده است که: دجال عقیم (بیاولاد) است و فرزندی ندارد. شرح نووی بر مسلم (۴/۲۲۴۲).
از جمله ابزار فریب دجال چیزی شبیه به بهشت و دوزخ یا نهری شبیه آب و نهری شبیه آتش است که آنرا به همراه خود دارد. حقیقت امر خلاف واقعیت میباشد. آنچه را که مردم به صورت آتش میبینند، در واقع آب خنک است و حقیقت آنچه که مردم آنرا آب خنک میبینند، آتش سوزان است.
در صحیح بخاری و مسلم از حضرت حذیفه رضی الله عنه روایت شده که رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمودند: (إِنَّ مَعَهُ مَاءً وَنَارًا فَنَارُهُ مَاءٌ بَارِدٌ وَمَاؤُهُ نَارٌ)
(دجال آب و آتش با خود به همراه دارد، آتش او را در واقع خنک است و آب او در واقع آتش است) بخاری کتاب «الفتن» باب « ذکر دجال» فتح الباری (۱۳/۹۰) و مسلم کتاب « الفتن» باب « ذکر دچال» (۴/۲۲۴۹) شماره (۲۹۳۴).
روایات متعددی شبیه روایت مذکور در صحاح و سایر کتب حدیث آمده است.
در صحیح مسلم آمده است که رسولالله صلی الله علیه وسلم فرمود: (لَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا مَعَ الدَّجَّالِ مِنْهُ مَعَهُ نَهْرَانِ یَجْرِیَانِ أَحَدُهُمَا رَأْیَ الْعَیْنِ مَاءٌ أَبْیَضُ وَالْآخَرُ رَأْیَ الْعَیْنِ نَارٌ تَأَجَّجُ فَإِمَّا أَدْرَکَنَّ أَحَدٌ فَلْیَأْتِ النَّهْرَ الَّذِی یَرَاهُ نَارًا وَلْیُغَمِّضْ ثُمَّ لْیُطَأْطِئْ رَأْسَهُ فَیَشْرَبَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مَاءٌ بَارِدٌ) مسلم، کتاب الفتن: (۴/۲۲۵۲) شماره: (۳۷/۲۹).
من چیزهای همراه دجال را از خودش بهتر میدانم. او دو نهر جاری را با خود به همراه دارد یک نهر در ظاهر آب گوارا و سفید است و نهر دیگر در ظاهر آتش شعلهور است. اگر کسی از شما در زمان ظهور دجال زنده بماند، آنچه را که در ظاهر آتش است، اختیار کند، چشم را پایین گرفته و از آن بنوشد، چون آن آتش در واقع آب خنک است).
در حدیثی دیگر امام مسلم آمده است که دجال ظهور میکند آب و آتش را به خود همراه دارد آنچه را که مردم بصورت آب میبینند، در واقع آتش است که میسوزاند و آنچه را که مردم بصورت آتش میبینند، آب خنک و شیرین است هرکس از شما زمان دجال را دریابد، آنچه را که بصورت آتش میبیند، اختیار کند، زیرا در واقع آب شیرین و پاکیزه است.(مسلم کتاب الفتن).
از نصوص چنین بر میآید که مردم حقیقت اشیایی را که دجال به همراه خود دارد، نمیشناسند آنچه که میبینند حکایت از واقعیت امر ندارد بلکه مخالف واقعیت است. لذا در احادیث صحیح مسلم چنین آمده است: (إِنَّهُ یَجِیءُ مَعَهُ مِثْلُ الْجَنَّهِ وَالنَّارِ فَالَّتِی، فالتی یقول: انها الجنه هی النار) دجال نمونه بهشت و جهنم را به همراه دارد، چیزی که بهشت است در واقع دوزخ است)
ادامه دارد
وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین
منبع: کتاب “قیامت صغری و کبری”؛ دکتر عمر سلیمان اشقر.